
قرآن مجید در چند آیه، خود را خاتم کتب آسمانى معرفى کرده و نزول کتاب آسمانى را پس از خود رد میکند
وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیم. یعنی: و سخن پروردگارت [: قرآن] در حال راستی و عدالت، تمام شده است، و هیچ تغییر دهنده ای (حتی خدا) برای کلمات او نیست، و او بسی شنوای بسیار دانا است.
محمد صادقی تهرانی در تفسیر ترجمان فرقان آورده است:
« | عبارت "و تمّت کلمة ربّک صدقاً و عدلاً"، آیات صدق و عدلِ آسمانى را که راهنماى راستى و عدالت است با نزول قرآن پایان یافته معرفى کرد. در نتیجه آنچه را که پس از قرآن به نام کتاب آسمانى خوانده شود کذب و ظلم خوانده است. عبارت "و هو السّمیع و العلیم" اشاره به این است که پروردگار، یاوهگوئیها و گزافگوییهای مدعیان کتابِ آسمانى پس از قرآن را مىشنود و به انحراف و عجز آنان آگاه است. | » |
همچنین، علامه طباطبایی میگوید:
« | مراد از تمامیت کلمه - و خدا بهتر میداند - این است که این کلمه یعنی ظهور دعوت اسلامی با نبوت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نزول قرآن که مافوق همه کتابهای آسمانی است پس از آنکه روزگاری دراز در مسیر تدریجی نبوتی پس از نبوت دیگر و شریعتی پس از شریعت دیگر سیر میکرد به مرتبه ثبوت رسیده در قرارگاه تحقق قرار گرفت. | » |
قرآن در جایی دیگر میفرماید: اتْلُ ما أُوحِی إِلَیکَ مِنْ کِتابِ رَبِّکَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً. یعنی: آنچه را که از کتاب پروردگارت، سویت وحی شده (برایشان) بخوان و پیروی کن. کلمات آن [: خدا و قرآن] را هیچ تبدیل کننده ای نیست. جز او [: خدا و کتابش] هرگز پایگاه و پناهگاهی (وحیانی) نتوانی یافت.
آیه فوق با لفظ "لن" که در زبان عربی براى نفى ابدى استعمال مىشود ابدیت قرآن را اثبات میکند و آن را تا انقراض بشریت به طور انحصار، هادى و پناه ره گم کردگان معرفى نموده است. به علاوه در سوره فصّلت، سخن از حاکمیت و غلبه کلّى قرآن بر عموم کتب پیامبران است:
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ (۴۱) لا یأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ (۴۲). یعنی: کسانی که به این یادواره [: قرآن] -چون بدیشان رسید- کهر ورزیدند(به کیهر خود می رسند) و براستی این کتابی است عزیز [: چیره(علیه معارضان)] (۴۱). از پیش رویش و از پشت (سرش) باطل سویش نیاید؛ فرو فرستاده ای پیاپی از حکیمی بسی ستوده است (۴۲).
در سوره نحل، قرآن با تبیان کل شىء بودن توصیف شده: نَزَّلْنا عَلَیکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِین. یعنی: این کتابی را به تدریج بر تو فرو فرستادیم در حالی که برای هر چیزی روشنگر است، و (نیز) هدایت و رحمت و بشارت برای ایمان آورندگان است (۸۹).
و با عبارت دیگر: ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیء. یعنی: ما هیچ چیزی را در کتاب (تکوین و تشریع) فروگذار نکردیم (۳۸).
و نیز: وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِین. یعنی: و هیچ تر و خشکی نیست، مگر اینکه در کتابی روشنگر ثبت است(۵۹).
علی بن ابی طالب نیز با اشاره به خاتمیت قرآن میفرماید: کِتَابُ اللَّهِ بَینَ أَظْهُرِکُمْ نَاطِقٌ لَا یعْیا لِسَانُهُ وَ بَیتٌ لَا تُهْدَمُ أَرْکَانُهُ وَ عِزٌّ لَا تُهْزَمُ أَعْوَانُهُ. یعنی: کتاب خدا در برابر شما است، این کتاب گویندهای است که هیچگاه از تکلم باز نمىایستد (تا انقراض جهان رهبر آدمیان است) و خانهای است که پایه هایش ویران ناشدنى است و عزت و عظمتى است (براى انسانیت) و غلبه و سیطرهای است بر عموم کتب که هیچگاه یارانش مغلوب و منکوب نمىگردند.
و نیز: وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیسَ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًى. یعنی: این بدانید که پس از تابش انوار هدایت قرآن هرگز هیچکس به کتاب و قانوان دیگرى نیاز ندارد و به جز قرآن قانون دیگرى نیست که نیازمندیهاى دینى و روحانى را رفع کند.
و نیز: بِکِتَابِ اللَّهِ فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِینُ وَ النُّورُ الْمُبِینُ وَ ... لَا یعْوَجُّ فَیقَامَ وَ لَا یزِیغُ فَیسْتَعْتَب. یعنی: بر شما باد که فقط به کتاب اللّه (قرآن) تمسّک جوئید که پیوندی است متین و ناگسستنى میان خدا و بندگان. نوری است که حقایق را آشکار میکند، کجى در آن نیست تا نیازى به تصحیح داشته باشد. انحرافى در آن راه ندارد تا مورد عتاب و سرزنش قرار گیرد.}}